پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۱
۰ نفر

علی مرسلی: این بخش به سؤال‌ها و مشکل‌های نوجوانان و پاسخ آن‌ها به قلم دکتر‌جون اختصاص دارد. هرگونه کاشت، داشت، برداشت، بدآموزی، خوب‌آموزی، نیاموزی و... از این ستون بر عهده‌ی خودتان است و اصلاً به ما مربوط نیست!

دوچرخه

سؤال: من یک آدم پولدارم که نمی‌دانم با پول‌هایم چه کنم، اما دوست دارم کار مفیدی بکنم. نظرتان چیست که برای بچه‌ها ساختمانی بسازم که در آن به کلاس تقویتی بروند و باسوادتر شوند و در آینده مثل شما دکتر شوند؟

جواب: سلام دوست گرامی. خوشحالم که شما این‌قدر پول دارید که روی دستتان مانده و نمی‌دانید چه‌کارش کنید. اگر این‌همه پول دارید که می‌توانید ساختمانی برای کلاس تقویتی بسازید، پیشنهاد می‌کنم این‌کار را نکنید! راستش خود من از بچگی کلاً از کلاس بدم می‌آمد و همه‌اش با خودم فکر می‌کردم چه‌کسی ساختمان به این بزرگی را برای آزار و اذیت بچه‌ها ساخته؟ واقعاً در عالم بچگی و نفهمی(!) خودم فکر می‌کردم هدف نیمکت‌های سفت، تخته‌سیاه‌های گچی و دیوارهای چرک، شکنجه‌ی روحی و جسمی بچه‌هاست.

نمی‌دانم خود شما تحصیل کرده‌اید یا نه (آخر من شنیده‌ام خیلی از پولدارها به مدرسه نرفته‌اند و اصلاً هم از این بابت پشیمان نیستند!) همه می‌دانند که ما در مدرسه باسواد شدیم و علم و ادب و دانش آموختیم، یاد گرفتیم به حقوق هم احترام بگذاریم، از خط‌کشی عابر پیاده استفاده کنیم، حرف بد نزنیم، با هم‌دیگر مهربان باشیم و... اما رفتار بعضی از بزرگ‌ترها واقعاً مرا به‌شک می‌اندازد که اصلاً چیزی به آدمیزاد یاد داده شده باشد! با این توضیح اگر واقعاً می‌خواهید کار خوبی برای بچه‌ها بکنید و نیتتان خیر است، جایی درست کنید که آن‌ها بعد از زنگ آخر به سمتش هجوم ببرند.

من اگر جای شما بودم، به‌جای ساختمان درسی با پول‌های زیادم برای بچه‌ها شهربازی، پارک، سینماهایی که در آن فقط کارتون نشان بدهند، باغ‌وحش و... می‌ساختم تا حتی بچه‌هایی که پدر و مادرشان پول کافی ندارند، بتوانند از این چیزها استفاده کنند و غصه‌هایشان کم بشود. چه ما بچه‌های دیروز (پدر و مادرهای امروز) و چه پدر و مادرهای فردا (بچه‌های امروز) از این چیزها دلشان بیش‌تر شاد می‌شود.

کد خبر 276694

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha